Em

ɪm / / em ɪm / / em
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(الفبای انگلیسی) این حرف: M

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
(چاپ) معیار اندازه‌گیری خبر چاپ شده در یک سطر
abbreviation
برقاطیسی
abbreviation
مهندس معدن
abbreviation
سرباز وظیفه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد em

  1. noun A quad with a square body
    Synonyms: em-quad, mutton-quad
  2. noun A linear unit (1/6 inch) used in printing
    Synonyms: pica em, pica

ارجاع به لغت em

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «em» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/em

لغات نزدیک em

پیشنهاد بهبود معانی