فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Enhancer

ɪnˈhænsɚ ɪnˈhɑːnsə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    افزایش‌دهنده، بهبوددهنده، تقویت‌کننده (کسی یا چیزی که برای تقویت یا بهبود کیفیت چیزی از آن استفاده می‌شود)
    • - I added a sweetener and flavor enhancer to my coffee to make it taste better.
    • - شیرین‌کننده و تقویت‌کننده‌ی طعم به قهوه‌ام اضافه کردم تا طعم آن بهتر شود.
    • - Some people find exercise to be a natural mood enhancer.
    • - برخی افراد ورزش را تقویت‌کننده‌ی طبیعی خلق‌وخو می‌دانند.
  • noun countable
    (ژنتیک) افزاینده (توالی نوکلئوتیدی‌ای که سرعت رونویسی ژنتیکی را با افزایش ترجیحی فعالیت نزدیک‌ترین پروموتر روی همان مولکول DNA افزایش می‌دهد)
    • - Scientists are studying the function of the eukaryotic enhancer to better understand gene regulation.
    • - دانشمندان در حال مطالعه‌ی عملکرد افزاینده‌ی یوکاریوتی برای درک بهتر تنظیم ژن هستند.
    • - An enhancer doesn't need to be located near the transcription initiation site to affect transcription.
    • - نیازی نیست که افزاینده در نزدیکی محل آغاز رونویسی قرار گیرد تا بر رونویسی تأثیر بگذارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد enhancer

  1. noun Anything that serves by contrast to call attention to another thing's good qualities
    Synonyms: foil

لغات هم‌خانواده enhancer

ارجاع به لغت enhancer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enhancer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enhancer

لغات نزدیک enhancer

پیشنهاد بهبود معانی