فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Eristic

eˈrɪstɪk eˈrɪstɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    eristics
  • صفت تفضیلی:

    more eristic
  • صفت عالی:

    most eristic

معنی

noun adjective
مباحثه‌ای، بحث‌و‌جدلی، اهل مباحثه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eristic

  1. adjective given to arguing
    Synonyms:
    argumentative quarrelsome contentious combative disputatious scrappy litigious polemical polemic eristical
  1. noun a person who disputes; who is good at or enjoys controversy
    Synonyms:
    disputant controversialist

ارجاع به لغت eristic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eristic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eristic

لغات نزدیک eristic

پیشنهاد بهبود معانی