با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Exocrine

ˈeksoʊkraɪn ˈeksəʊkraɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adjective
    به‌ خارج تراوش‌کننده، غده مترشحه خارجی، برون تراو
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد exocrine

  1. noun A gland that secretes externally through a duct
    Synonyms: exocrine-gland, duct gland
  2. adjective Of or relating to exocrine glands or their secretions
    Antonyms: endocrine

ارجاع به لغت exocrine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exocrine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exocrine

لغات نزدیک exocrine

پیشنهاد بهبود معانی