آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Exocrine

ˈeksoʊkraɪn ˈeksəʊkraɪn

معنی exocrine

noun adjective

به‌ خارج تراوش‌کننده، غده مترشحه خارجی، برون تراو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد exocrine

  1. noun a gland that secretes externally through a duct
    Synonyms:
    exocrine-gland duct gland
  1. adjective of or relating to exocrine glands or their secretions
    Antonyms:

ارجاع به لغت exocrine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exocrine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exocrine

لغات نزدیک exocrine

پیشنهاد بهبود معانی