با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Extroversion

ˌekstrəˈvɜːrʃn̩ ˌekstrəˈvɜːʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: extraversion

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    روان‌شناسی سلامت روان برون‌گرایی
    • - He admired his friend's extroversion and ability to effortlessly make new connections.
    • - او برون‌گرایی و توانایی دوستش در ایجاد ارتباطات جدید را تحسین می‌کرد.
    • - His extroversion was evident in his outgoing personality and desire to be around others.
    • - برون‌گرایی‌اش در تمایل او به بودن در کنار دیگران مشهود بود.
    • - The extraversion of the sales team helped them excel in their jobs, as they were able to easily connect with clients.
    • - برون‌گرایی تیم فروش به آن‌ها کمک کرد تا در کارشان برتر باشند؛ زیرا می‌توانستند با مشتریان به راحتی ارتباط برقرار کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد extroversion

  1. noun (psychology) an extroverted disposition; concern with what is outside the self
    Synonyms: extraversion
    Antonyms: introversion, ambiversion

ارجاع به لغت extroversion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extroversion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extroversion

لغات نزدیک extroversion

پیشنهاد بهبود معانی