آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Face-to-face

ˌfeɪs.təˈfeɪs ˌfeɪs.təˈfeɪs

توضیحات:

شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت: face to face و f2f

معنی face-to-face | جمله با face-to-face

adverb B1

رودررو، حضوراً، حضوری، رخ‌به‌رخ، در برابر، در حضور، در مقابل

They finally had the chance to speak face-to-face after months of communicating online.

آن‌ها سرانجام پس‌از ماه‌ها ارتباط آنلاین، این فرصت را پیدا کردند که حضوری صحبت کنند.

The doctor explained the diagnosis face-to-face, ensuring the patient understood the gravity of the situation.

پزشک تشخیص را رودررو توضیح داد و مطمئن شد که بیمار وخامت وضعیت را درک کرده است.

adjective adverb

مستقیم، مستقیماْ، بدون واسطه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

We had to address the issue face-to-face to find a resolution.

برای یافتن راه‌حل باید مستقیماْ به این موضوع می‌پرداختیم.

I prefer face-to-face communication over texting.

من ارتباط مستقیم را به پیامک ترجیح می‌دهم.

adjective noun singular countable informal

(جلسه یا ملاقات) حضوری

We decided to have a face-to-face conversation to discuss our issues openly.

تصمیم گرفتیم با هم صحبت حضوری داشته باشیم تا مسائل خود را علناً در میان بگذاریم.

The face-to-face meeting with the client went smoothly.

ملاقات حضوری با مشتری بدون مشکل پیش رفت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد face-to-face

  1. adjective confronting
    Synonyms:
    facing eye to eye person to person vis-à-vis one-on-one

ارجاع به لغت face-to-face

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «face-to-face» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/face-to-face

لغات نزدیک face-to-face

پیشنهاد بهبود معانی