بیچهره، بدون صورت، بیرخ
معمولی، بدون ویژگی
Faceless workers made sacrifices and their managers received medals.
کارگران، ناشناخته فداکاری کردند و مدیرانشان مدال گرفتند.
کلمهی «faceless» در زبان فارسی به «بیچهره»، «بینامونشان» یا «فاقد هویت ظاهری» ترجمه میشود.
این واژه معمولاً به چیزی یا کسی اشاره دارد که فاقد چهرهی مشخص یا هویت فردی آشکار باشد. در معنای نخستین و توصیفی، «faceless» میتواند به موجودی خیالی یا تصویری هنری اشاره کند که چهرهای ندارد. بااینحال، معنای گستردهتر و استعاری آن در متون ادبی، اجتماعی و روزمره، بیشتر برای بیان بیهویتی، گمنامی یا نداشتن ویژگیهای شخصیِ قابلتشخیص به کار میرود. از این منظر، «faceless» حامل معنایی فراتر از ظاهر فیزیکی است و به جنبههای روانشناختی و اجتماعی هویت نیز اشاره دارد.
در زمینهی اجتماعی، «faceless» معمولاً برای توصیف ساختارها یا نهادهایی به کار میرود که فاقد هویت انسانی و فردیاند. مثلاً وقتی از یک سازمان بزرگ و دیوانسالار بهعنوان نهادی «faceless» یاد میشود، منظور آن است که این سازمان در ارتباط با افراد نه بهصورت انسانی و شخصی، بلکه سرد و بیروح عمل میکند. این کاربرد نشان میدهد که واژهی «faceless» بار معنایی انتقادی نیز دارد و اغلب در توصیف موقعیتهایی به کار میرود که در آن فرد احساس میکند در برابر یک ساختار عظیم و بینام قرار گرفته است.
از دیدگاه ادبی و هنری، «faceless» میتواند نمادی از بیهویتی یا از دست رفتن فردیت باشد. نویسندگان و هنرمندان گاه شخصیتهایی را «faceless» به تصویر میکشند تا نشان دهند آنها در میان جمعیت حل شدهاند یا توانایی ابراز فردیت خود را از دست دادهاند. همچنین، در هنرهای تجسمی، پیکرههای بیچهره میتوانند نمادی از ترس، گمنامی یا حتی جهانیشدن باشند؛ جهانی که در آن فرد بهجای برجسته شدن، در جریان تودهها محو میشود.
در حوزهی فناوری و فضای دیجیتال، این واژه کاربردی تازه پیدا کرده است. برای مثال، در شبکههای اجتماعی یا محیطهای آنلاین، کاربرانی که بدون تصویر پروفایل یا با هویتی ناشناس حضور دارند، گاه «faceless» توصیف میشوند. این استفاده نشاندهندهی جنبهی نوین گمنامی در عصر دیجیتال است، جایی که حضور بیچهره میتواند هم فرصتی برای آزادی بیان فراهم آورد و هم تهدیدی برای مسئولیتپذیری و شفافیت محسوب شود.
«faceless» واژهای است که در معانی مختلف، از توصیف ظاهری تا مفاهیم اجتماعی و فرهنگی، بر نبودِ چهره و هویت تأکید میکند. این کلمه ما را به یاد میآورد که چهره نهتنها عنصری فیزیکی، بلکه نشانهای از هویت، فردیت و ارتباط انسانی است. فقدان آن، چه در سازمانها، چه در آثار هنری و چه در فضای مجازی، نمادی از بیگانگی، گمنامی یا حتی ازخودبیگانگی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «faceless» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/faceless