گذشتهی ساده:
factorizedشکل سوم:
factorizedسومشخص مفرد:
factorizesوجه وصفی حال:
factorizing(ریاضی) فاکتور گرفتن، عامل مشترک گرفتن، به عوامل تجزیه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «factorize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/factorize