امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fail Miserably

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
به طرز فجیعی شکست خوردن/شکست مفتضحانه خوردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He tried to cook dinner, but he failed miserably.
- او سعی کرد شام بپزد، اما به طرز فجیعی شکست خورد.
- The team failed miserably in the competition.
- تیم در مسابقه شکست مفتضحانه‌ای خورد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fail miserably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fail miserably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fail-miserably

لغات نزدیک fail miserably

پیشنهاد بهبود معانی