امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Falafel

fəˈlɑːfl fəˈlæfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    falafel

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی:  felafel

همچنین در حالت جمع می‌توان از felafel به‌جای falafel استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
غذا و آشپزی فلافل (غذایی شبیه کتلت که از نخود، سبزیجات و ادویه‌های تند تهیه می‌شود) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- She loves making falafel using fresh ingredients.
- او عاشق تهیه‌ی فلافل با استفاده از مواد تازه است.
- In many cities around the world, felafel is a popular street food.
- در بسیاری از شهرهای جهان، فلافل غذای خیابانی‌ محبوبی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد falafel

  1. noun a deep-fried ball or patty made from ground chickpeas, fava beans, or both
    Synonyms:
    felafel

ارجاع به لغت falafel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «falafel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/falafel

لغات نزدیک falafel

پیشنهاد بهبود معانی