فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Falsely

ˈfɑːlsli ˈfɒlsli

صفت تفضیلی:

more falsely

صفت عالی:

most falsely

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به دروغ، ناروا ، ناحق، اشتباهاٌ

He claimed, falsely, that he was married.

او به دروغ ادعا کرد که ازدواج کرده است.

She was falsely accused of shoplifting.

او اشتباهاٌ متهم به دزدی از فروشگاه شده بود.

adverb

متظاهرانه، به طور ساختگی، به طور تصنعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She tends to adopt a falsely cheerful tone when she's upset about something.

وقتی از چیزی ناراحت است، صدایش را به طور ساختگی شاد نشان می دهد.

She smiled falsely.

او متظاهرانه لبخند زد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد falsely

  1. adverb deceitfully
    Synonyms:
    dishonestly unscrupulously treacherously disloyally unfaithfully dishonorably underhandedly perfidiously basely faithlessly crookedly behind one’s back malevolently maliciously roguishly traitorously
    Antonyms:
    honestly truthfully

ارجاع به لغت falsely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «falsely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/falsely

لغات نزدیک falsely

پیشنهاد بهبود معانی