آخرین به‌روزرسانی:

Festal

ˈfestl̩ ˈfestl̩

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

عیدی، جشنی، وابسته به عید، خوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

festal garments

جامه‌های جشن و سور

The city is decorated only on festal occasions.

فقط در مواقع جشن و سرور شهر را آذین‌بندی می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد festal

  1. adjective offering fun and gaiety
    Synonyms:
    merry festive gay

ارجاع به لغت festal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «festal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/festal

لغات نزدیک festal

پیشنهاد بهبود معانی