با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Fiord

fiːˈɔːrd / / fjɔːrd ˈfiːɔːd / / fjɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(جغرافیا) آبدره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fiord

  1. noun A long narrow inlet of the sea between steep cliffs; common in Norway
    Synonyms: fjord, inlet, gulf, cove

ارجاع به لغت fiord

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fiord» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fiord

لغات نزدیک fiord

پیشنهاد بهبود معانی