آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۴

    Fragmentation

    ˌfræɡ.menˈteɪ.ʃən ˌfræɡ.menˈteɪ.ʃən

    معنی fragmentation

    noun

    فروپاشی، تلاشی، داغانی، تکه‌تکه‌شدگی

    noun

    (الکترونیک) تکه‌تکه شدن، تکه‌تکه کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun

    کامپیوتر قطعه‌قطعه شدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده
    noun

    شیمی تکه‌تکه شونده

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده

    (نظامی) چند‌پارگی، ضد نفر، گلوله افشان

    noun

    اقتصاد تکه‌تکه شدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده
    noun

    روان‌شناسی سلامت روان چند‌پارگی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سلامت روان

    مشاهده
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fragmentation

    1. noun separating something into fine particles
      Synonyms:
      atomization atomisation

    سوال‌های رایج fragmentation

    معنی fragmentation به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «fragmentation» در زبان انگلیسی به معنی «تجزیه»، «پراکنده‌سازی»، «خُرد شدن» یا «قطعه‌قطعه شدن» ترجمه می‌شود.

    این واژه به فرایندی اشاره دارد که در آن یک چیز واحد، منسجم یا یکپارچه به بخش‌های کوچک‌تر و جدا از هم تبدیل می‌شود. «Fragmentation» در حوزه‌های مختلف کاربرد دارد و بسته به زمینه، می‌تواند معنای فیزیکی، مفهومی، ساختاری یا مدیریتی داشته باشد.

    در حوزه‌ی علوم طبیعی و فیزیکی، «fragmentation» معمولاً به خرد شدن یک جسم، سنگ، ماده یا ساختار فیزیکی اشاره دارد. زمانی که یک شیء تحت فشار، ضربه یا فرسایش قرار می‌گیرد، ممکن است به قطعات کوچک‌تر تبدیل شود. این مفهوم در زمین‌شناسی، فیزیک و زیست‌شناسی بسیار رایج است. برای مثال، در زیست‌شناسی برخی موجودات می‌توانند از طریق fragmentation (تجزیه و باززایی) تولیدمثل کنند؛ یعنی بدن به بخش‌های کوچک تقسیم شود و هر بخش به یک موجود جدید تبدیل گردد.

    در زبان‌شناسی و ادبیات، fragmentation می‌تواند به ساختار شکسته، غیرخطی یا تکه‌تکه در متن اشاره داشته باشد. گاهی نویسنده برای ایجاد حس سردرگمی، تنش، پراکندگی ذهنی یا نشان دادن حالتی روانی، متن را به بخش‌های جدا و نامرتبط تقسیم می‌کند. چنین شکلی از نوشتار پیام‌های احساسی یا مفهومی خاصی را منتقل می‌کند و در برخی سبک‌های مدرن و پست‌مدرن به‌طور گسترده دیده می‌شود.

    در مدیریت، جامعه‌شناسی و کسب‌وکار، «fragmentation» اشاره به پراکنده شدن ساختارهای سازمانی، بازار، وظایف یا گروه‌ها دارد. زمانی که یک مجموعه یکپارچگی خود را از دست می‌دهد و بخش‌های مختلف آن بدون ارتباط مؤثر عمل می‌کنند، گفته می‌شود دچار fragmentation شده است. این وضعیت معمولاً منجر به کاهش هماهنگی، ضعف عملکرد، کاهش بهره‌وری یا آشفتگی ارتباطی می‌شود. در بازارها نیز fragmentation زمانی رخ می‌دهد که مصرف‌کنندگان، شرکت‌ها یا خدمات در گروه‌های کوچک و جدا از هم تقسیم شوند.

    در دنیای فناوری و کامپیوتر، «fragmentation» مفهومی بسیار مهم است و به به‌هم‌ریختگی یا پراکندگی داده‌ها در حافظه اشاره می‌کند. در فضای ذخیره‌سازی، وقتی فایل‌ها به‌مرور زمان به‌صورت قطعات جداگانه در نقاط مختلف حافظه ذخیره می‌شوند، دستگاه دچار fragmentation می‌شود و سرعت عملکرد کاهش می‌یابد. سیستم‌عامل‌ها با تکنیک‌هایی مانند defragmentation تلاش می‌کنند فایل‌ها را مجدداً مرتب و یکپارچه کنند تا کارایی حافظه افزایش یابد.

    «fragmentation» واژه‌ای گسترده و چندبُعدی است که در زمینه‌های مختلف مفاهیمی شبیه به «گسست»، «پراکندگی» یا «خرد شدن» را بیان می‌کند. این واژه معمولاً نشان‌دهنده‌ی از دست رفتن یکپارچگی یا تبدیل یک واحد کامل به اجزای کوچک‌تر است. در بسیاری از حوزه‌ها، کنترل، کاهش یا مدیریت fragmentation اهمیت بالایی دارد، زیرا تداوم آن می‌تواند منجر به اختلال، کاهش عملکرد یا از بین رفتن انسجام سیستم شود.

    ارجاع به لغت fragmentation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fragmentation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fragmentation

    لغات نزدیک fragmentation

    • - fragmentary
    • - fragmentate
    • - fragmentation
    • - fragmentation bomb
    • - fragrance
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.