Free Market

ˈfriːˈmɑːrkət friːˈmɑːkɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
اقتصاد (بازرگانی) بازار آزاد (که در آن رقابت و قیمت‌ها آزاد است و دخالت دولت در حداقل)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
noun
(مجازی) پیشی‌خواهی آزاد، رقابت آزاد
- People should be able to express themselves in the free market of ideas.
- مردم باید بتوانند عقاید خود را در فضای آزاد اندیشه (فکری) بیان کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت free market

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «free market» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/free-market

لغات نزدیک free market

پیشنهاد بهبود معانی