Friday

ˈfraɪdeɪ ˈfraɪdeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun A1
تقویم جمعه، آدینه (هفتمین و آخرین روز هفته در گاه‌شماری خورشیدی و در بعضی از کشورهای اسلامی مانند عربستان سعودی و عراق و روز تعطیل و پنجمین روز هفته در تقویم میلادی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Friday is a holiday in Iran.
- در ایران جمعه روز تعطیل است.
- Friday is my favorite day of the week.
- آدینه روز محبوب من در هفته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Friday

  1. noun The sixth day of the week; the fifth working day
    Synonyms: fri

ارجاع به لغت Friday

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Friday» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/friday

لغات نزدیک Friday

پیشنهاد بهبود معانی