گذشتهی ساده:
friedشکل سوم:
friedوجه وصفی حال:
fryingغذا و آشپزی سیبزمینی سرخکرده، سیبزمینی سرخشده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My favorite fast food is a cheeseburger and fries.
فستفود محبوب من چیزبرگر و سیبزمینی سرخکرده است.
The fries at this restaurant are always crispy and delicious.
سیبزمینی سرخشدهی این رستوران همیشه ترد و خوشمزه است.
The fries were perfectly seasoned.
سیبزمینی سرخشده به خوبی مزهدار شده بود.
گذشتهی ساده fries در زبان انگلیسی fried است.
شکل سوم fries در زبان انگلیسی fried است.
وجه وصفی حال fries در زبان انگلیسی frying است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fries» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fries