آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ خرداد ۱۴۰۳

    Gen

    dʒen dʒen dʒen

    توضیحات:

    این لغت در معنای اول مخفف generation است.

    این لغت در معنای سوم مخفف general است.

    این لغت در معنای چهارم مخفف genitive است.

    این لغت در معنای پنجم مخفف genus است.

    این لغت در معنای ششم مخفف Genesis است.

    شکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای هفتم و هشتم: -geno

    معنی gen | جمله با gen

    noun uncountable informal

    نسل

    The gen of today is facing unprecedented challenges.

    نسل امروز با چالش‌های بی‌سابقه‌ای مواجه است.

    The latest gaming console belongs to the ninth gen of its series.

    جدیدترین کنسول بازی متعلق به نسل نهم سری خود است.

    noun uncountable

    انگلیسی بریتانیایی قدیمی اطلاعات

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    If you want the gen on the best places to visit in the city, just ask me.

    اگر اطلاعاتی درمورد بهترین مکان‌های دیدنی شهر می‌خواهید، از من بپرسید.

    I need to gather more gen.

    باید اطلاعات بیشتری جمع کنم.

    abbreviation

    ژنرال

    The gen led the charge into enemy territory.

    ژنرال حمله به قلمرو دشمن را هدایت کرد.

    The gen's troops admired him.

    سربازان ژنرال او را تحسین کردند.

    abbreviation

    دستور زبان حالت اضافه

    link-banner

    آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

    مشاهده

    The professor asked us to identify the gen in the sentence.

    استاد از ما خواست که حالت اضافه را در جمله مشخص کنیم.

    The gen can indicate possession or a relationship between two nouns.

    حالت اضافه می‌تواند نشان‌دهنده‌ی مالکیت یا رابطه‌ی بین دو اسم باشد.

    abbreviation

    زیست‌شناسی سرده‌

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

    مشاهده

    The discovery of a new gen has sparked interest in the scientific community.

    کشف سرده‌ای جدید باعث جلب توجه جامعه‌ی علمی شده است.

    The gen of mammals includes a diverse range of species, from elephants to bats.

    سرده‌ی پستانداران مشتمل‌بر طیف متنوعی از گونه‌ها از فیل تا خفاش است.

    abbreviation

    دین سفر پیدایش (با G بزرگ)

    Scholars often study the text of Gen to gain insights into ancient religious beliefs.

    محققان اغلب متن سفر پیدایش را مطالعه می‌کنند تا به باورهای دینی باستانی دست یابند.

    The Gen of the Bible tells the story of creation.

    سفر پیدایش کتاب مقدس داستان خلقت را بیان می‌کند.

    prefix

    (اسم‌ساز) نسل-، نژاد-

    The international community must take action to prevent future genocides.

    جامعه‌ی بین‌المللی باید برای جلوگیری از نسل‌کشی‌های آینده اقدام کند.

    The genocide of the Native American tribes is a dark chapter in American history.

    نسل‌کشی قبایل بومی آمریکا فصلی تاریک در تاریخ آمریکا محسوب می‌شود.

    prefix

    (اسم‌ساز) ژن-

    The researcher studied the patient's genotype.

    محقق ژنوتیپ (ژن‌نمود) بیمار را بررسی کرد.

    The scientist analyzed the genotype of the mice.

    این دانشمند ژنوتیپ موش‌ها را تجزیه‌و‌تحلیل کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت gen

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gen

    لغات نزدیک gen

    • - gemütlich
    • - gemütlichkeit
    • - gen
    • - Gen Z stare
    • - GenAI
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.