این لغت در معنای اول مخفف generation است.
این لغت در معنای سوم مخفف general است.
این لغت در معنای چهارم مخفف genitive است.
این لغت در معنای پنجم مخفف genus است.
این لغت در معنای ششم مخفف Genesis است.
شکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای هفتم و هشتم: -geno
نسل
The gen of today is facing unprecedented challenges.
نسل امروز با چالشهای بیسابقهای مواجه است.
The latest gaming console belongs to the ninth gen of its series.
جدیدترین کنسول بازی متعلق به نسل نهم سری خود است.
انگلیسی بریتانیایی قدیمی اطلاعات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
If you want the gen on the best places to visit in the city, just ask me.
اگر اطلاعاتی درمورد بهترین مکانهای دیدنی شهر میخواهید، از من بپرسید.
I need to gather more gen.
باید اطلاعات بیشتری جمع کنم.
ژنرال
The gen led the charge into enemy territory.
ژنرال حمله به قلمرو دشمن را هدایت کرد.
The gen's troops admired him.
سربازان ژنرال او را تحسین کردند.
دستور زبان حالت اضافه
آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته
The professor asked us to identify the gen in the sentence.
استاد از ما خواست که حالت اضافه را در جمله مشخص کنیم.
The gen can indicate possession or a relationship between two nouns.
حالت اضافه میتواند نشاندهندهی مالکیت یا رابطهی بین دو اسم باشد.
زیستشناسی سرده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
The discovery of a new gen has sparked interest in the scientific community.
کشف سردهای جدید باعث جلب توجه جامعهی علمی شده است.
The gen of mammals includes a diverse range of species, from elephants to bats.
سردهی پستانداران مشتملبر طیف متنوعی از گونهها از فیل تا خفاش است.
دین سفر پیدایش (با G بزرگ)
Scholars often study the text of Gen to gain insights into ancient religious beliefs.
محققان اغلب متن سفر پیدایش را مطالعه میکنند تا به باورهای دینی باستانی دست یابند.
The Gen of the Bible tells the story of creation.
سفر پیدایش کتاب مقدس داستان خلقت را بیان میکند.
(اسمساز) نسل-، نژاد-
The international community must take action to prevent future genocides.
جامعهی بینالمللی باید برای جلوگیری از نسلکشیهای آینده اقدام کند.
The genocide of the Native American tribes is a dark chapter in American history.
نسلکشی قبایل بومی آمریکا فصلی تاریک در تاریخ آمریکا محسوب میشود.
(اسمساز) ژن-
The researcher studied the patient's genotype.
محقق ژنوتیپ (ژننمود) بیمار را بررسی کرد.
The scientist analyzed the genotype of the mice.
این دانشمند ژنوتیپ موشها را تجزیهوتحلیل کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gen» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gen