با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Geste

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین gest نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار geste رایج است.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    قدیمی رفتار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Her geste was exemplary.
    - رفتارش مثال‌زدنی بود.
    - Your gest was impeccable.
    - رفتارت بی‌عیب‌ونقص بود.
    noun countable
    قدیمی ژست، حرکت (دست یا سر و غیره)
    - The knight made a bold geste when he unsheathed his sword.
    - شوالیه وقتی شمشیرش را از غلاف بیرون آورد، حرکتی جسورانه را انجام داد.
    - a courteous gest
    - ژستی مؤدبانه
    noun countable
    ادبی قدیمی شعر حماسی فرانسه‌ی باستان
    - I love geste.
    - عاشق شعر حماسی فرانسوی قدیمی هستم.
    - She reads gest every week.
    - هر هفته شعر حماسی فرانسه‌ی باستان را می‌خواند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت geste

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «geste» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/geste

    لغات نزدیک geste

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی