با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Glockenspiel

ˈɡlɑːknspiːl ˈɡlɒkənspiːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    موسیقی سنتور فرنگی (سنتوری که به‌جای سیم، تسمه‌های فلزی و صدایی زنگ‌مانند دارد)
    • - The glockenspiel played a cheerful melody at the parade.
    • - سنتور فرنگی ملودی شادی را در نمایش نواخت.
    • - I heard the beautiful sound of a glockenspiel in the distance.
    • - صدای زیبای سنتور فرنگی را از دور شنیدم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد glockenspiel

  1. noun A percussion instrument consisting of a set of graduated metal bars mounted on a frame and played with small hammers
    Synonyms: orchestral bells

ارجاع به لغت glockenspiel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «glockenspiel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/glockenspiel

لغات نزدیک glockenspiel

پیشنهاد بهبود معانی