شکل جمع:
graduationsفارغالتحصیلی
At the time of graduation from high school he was only sixteen.
زمان فارغالتحصیلیاش از دبیرستان، فقط شانزده سال داشت.
We celebrated Mehri's graduation.
فارغالتحصیلی مهری را جشن گرفتیم.
graduation speech
سخنرانی مراسم فارغالتحصیلی
درجهبندی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The graduation of colors from light to dark created a beautiful effect in the painting.
درجهبندی رنگها از روشن به تیره جلوهی زیبایی در نقاشی ایجاد کرد.
The thermometer shows a graduation of 1 degree Celsius.
دماسنج درجهبندی فواصل ۱ درجهی سانتیگراد را نشان میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «graduation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/graduation