با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Haji

American: ˈhɑːdʒi ˈhædʒi
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

دو حالت نوشتاری دیگر این لغت hadji و hajji است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    حاجی (عنوانی است که به فرد مسلمانی اطلاق می‌شود که در روزهای هفتم تا سیزدهم ماه ذی‌الحجه‌ی قمری مناسک حج را انجام داده باشد. معمولاً برای خطاب قرار دادن کسی که دارای احترام و منزلت است هم از این عنوان استفاده می‌شود)
    • - The haji was welcomed with open arms into the village.
    • - از حاجی با آغوش باز در ورود به روستا استقبال شد.
    • - Haji Hadi
    • - حاجی هادی
    • - The hajjis were welcomed warmly by the locals.
    • - مردم محلی به‌گرمی از حجاج استقبال کردند.
  • noun countable
    انگلیسی آمریکایی حاجی (واژه‌ای توهین‌آمیز که گاهی‌وقت‌ها سربازان آمریکایی حاضر در خاورمیانه برای اشاره به یک فرد مسلمان یا عرب از آن استفاده می‌کنند)
    • - The US soldier used the word "haji" to disparage the Muslim man.
    • - سرباز آمریکایی از واژه‌ی «حاجی» به‌منظور تحقیر کردن این مرد مسلمان استفاده کرد.
    • - "Hey, haji". The US soldier said.
    • - سرباز آمریکایی گفت: «هی، حاجی.»
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت haji

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «haji» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/haji

لغات نزدیک haji

پیشنهاد بهبود معانی