فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Halva

ˈhælvə ˈhælvə

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: halvah

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

حلوا (نوعی شیرینی محبوب در خاورمیانه که انواع مختلفی دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Halva is often made from sesame seeds and sugar.

حلوا اغلب از دانه‌های کنجد و شکر تهیه می‌شود.

Halva is a popular sweet in many Middle Eastern countries.

حلوا نوعی شیرینی محبوب در بسیاری از کشورهای خاورمیانه است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The guests savored the wonderful taste of pistachio halva.

مهمانان طعم فوق‌العاده‌ی حلوای پسته‌ را چشیدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد halva

  1. noun a sweet food made of crushed sesame seeds and honey; a Middle Eastern sweet made of sesame flour and honey

ارجاع به لغت halva

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «halva» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/halva

لغات نزدیک halva

پیشنهاد بهبود معانی