با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Ham Radio

ˌhæm ˈreɪdioʊ ˌhæm ˈreɪdiəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    رادیوی آماتور، رادیو آماتوری
    • - My grandfather enjoys using his ham radio to communicate with other amateur radio operators around the world.
    • - پدربزرگم از اینکه با رادیوی آماتورش با دیگر اوپراتورهای رادیوی آماتور در سراسر دنیا ارتباط برقرار کند، لذت می‌برد.
    • - I bought a new ham radio antenna.
    • - یک آنتن رادیوی آماتور جدید خریدم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ham radio

  1. noun amateur radio
    Synonyms: Citizens Band

ارجاع به لغت ham radio

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ham radio» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ham-radio

لغات نزدیک ham radio

پیشنهاد بهبود معانی