با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Hands-off

ˈhændzˈɒf ˈhændzˈɒf hændzɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
(وابسته به روش عدم مداخله یا میانجی‌گری) بدون درگیری، نادرآمیزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- They follow a hands-off policy in the affairs of other countries.
- آنان از سیاست عدم مداخله (نادرآمیزی) در امور کشورهای دیگر پیروی می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hands-off

  1. adjective tolerant
    Synonyms: indulgent, permissive, accommodating, lenient

ارجاع به لغت hands-off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hands-off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hands-off

لغات نزدیک hands-off

پیشنهاد بهبود معانی