آخرین به‌روزرسانی:

Herself

ər- / / hər- əˈself / / hə-

معنی و نمونه‌جمله‌ها

pronoun A2

خودش (آن زن)، خود آن زن، خودش را

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She did it herself.

او خودش آن کار را کرد.

She went herself.

خودش رفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She'll go herself.

او خودش خواهد رفت.

She cut herself.

(او) خودش را برید.

She is proud of herself.

او به خودش می‌بالد.

Herself will have her tea now.

او اکنون چای خود را خواهد خورد.

She is not herself today.

امروز خودش نیست.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت herself

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «herself» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/herself

لغات نزدیک herself

پیشنهاد بهبود معانی