فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Heterogeny

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

ناهمگنی، ناهمگونی، ناجوری، تباین، عدم تجانس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the heterogeny of opinions

ناهمگنی عقاید

The heterogeny of the audience made it challenging for the speaker to appeal to everyone's interests.

ناهمگونی مخاطب باعث می‌شد که گوینده نتواند نظر همه را جلب کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت heterogeny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heterogeny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heterogeny

لغات نزدیک heterogeny

پیشنهاد بهبود معانی