همهباهم، یک دفعه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The children ran holus-bolus into the house, laughing and screaming with excitement.
بچهها همهباهم به داخل خانه دویدند و میخندیدند و با هیجان جیغ میزدند.
She dumped all of her clothes into the suitcase holus-bolus, without taking the time to fold them neatly.
تمام لباسهایش را یک دفعه داخل چمدان انداخت؛ بدون اینکه وقت بگذارد آنها را بهطور مرتب تا کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «holus-bolus» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/holus-bolus