Indigo

ˈɪndɪɡoʊ ˈɪndɪɡəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
  • adjective noun uncountable
    رنگ نیلی سیر
    • - The sky turned indigo as the sun set.
    • - با غروب خورشید، آسمان به رنگ نیلی سیر درآمد.
    • - She wore a indigo dress.
    • - او لباسی به رنگ نیلی سیر به تن داشت.
  • noun countable
    گیاه‌شناسی نیل (نوعی گیاه)
    • - Farmers cultivate indigo for its commercial value.
    • - کشاورزان نیل را به دلیل ارزش تجاری‌اش می‌کارند.
    • - Indigo plants require warm and tropical climates to thrive.
    • - گیاهان نیل برای رشد به آب‌وهوای گرم و گرمسیری نیاز دارند.
  • noun
    نیل (رنگ‌دانه‌ای که از گیاه نیل به دست می‌آید)
    • - The indigo pigment was used to dye the cloth.
    • - برای رنگ کردن پارچه از رنگ‌دانه نیل استفاده شد.
    • - The chemist synthesized indigo to use as a coloring agent in various products.
    • - این شیمی‌دان نیل را برای استفاده به عنوان عامل رنگی در محصولات مختلف سنتز کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد indigo

  1. Deciduous subshrub of southeastern Asia having pinnate leaves and clusters of red or purple flowers; a source of indigo dye
    Synonyms: copenhagen-blue, delft blue, anil, indigo plant, Dresden blue, robin-s-egg, steel-blue, indigotin, Indigofera tinctoria

ارجاع به لغت indigo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indigo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indigo

لغات نزدیک indigo

پیشنهاد بهبود معانی