فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Infallibly

infallibi infallibi

صفت تفضیلی:

more infallibly

صفت عالی:

most infallibly

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

همیشه، همواره، پیوسته، دائم

He infallibly remembers everyone's birthdays.

او همیشه روز تولد همه را به یاد دارد.

She infallibly arrives on time for every meeting.

او همیشه برای هر جلسه به‌موقع می‌رسد.

adverb

به‌طور تزلزل‌ناپذیر، به‌طور غیرقابل شکست، به‌طور لغزش‌ناپذیر، به‌طور غیرقابل اشتباه، به‌طور خطاناپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She infallibly solved every math problem presented to her.

او به‌طور خطاناپذیری هر مسئله‌ی ریاضی را که به او داده می‌شد را حل می‌کرد.

Her instincts infallibly warned her of approaching danger.

غرایزش به‌طور غیرقابل اشتباهی او را از نزدیک شدن به خطر آگاه می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت infallibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infallibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infallibly

لغات نزدیک infallibly

پیشنهاد بهبود معانی