صفت تفضیلی:
more infalliblyصفت عالی:
most infalliblyهمیشه، همواره، پیوسته، دائم
He infallibly remembers everyone's birthdays.
او همیشه روز تولد همه را به یاد دارد.
She infallibly arrives on time for every meeting.
او همیشه برای هر جلسه بهموقع میرسد.
بهطور تزلزلناپذیر، بهطور غیرقابل شکست، بهطور لغزشناپذیر، بهطور غیرقابل اشتباه، بهطور خطاناپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She infallibly solved every math problem presented to her.
او بهطور خطاناپذیری هر مسئلهی ریاضی را که به او داده میشد را حل میکرد.
Her instincts infallibly warned her of approaching danger.
غرایزش بهطور غیرقابل اشتباهی او را از نزدیک شدن به خطر آگاه میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «infallibly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infallibly