با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Infallibly

infallibi infallibi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more infallibly
  • صفت عالی:

    most infallibly

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
همیشه، همواره، پیوسته، دائم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He infallibly remembers everyone's birthdays.
- او همیشه روز تولد همه را به یاد دارد.
- She infallibly arrives on time for every meeting.
- او همیشه برای هر جلسه به‌موقع می‌رسد.
adverb
به‌طور تزلزل‌ناپذیر، به‌طور غیرقابل شکست، به‌طور لغزش‌ناپذیر، به‌طور غیرقابل اشتباه، به‌طور خطاناپذیر
- She infallibly solved every math problem presented to her.
- او به‌طور خطاناپذیری هر مسئله‌ی ریاضی را که به او داده می‌شد را حل می‌کرد.
- Her instincts infallibly warned her of approaching danger.
- غرایزش به‌طور غیرقابل اشتباهی او را از نزدیک شدن به خطر آگاه می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت infallibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infallibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/infallibly

لغات نزدیک infallibly

پیشنهاد بهبود معانی