با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Infallibility

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    infallibilities

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    (از خطا و اشتباه) خطاناپذیری، لغزش‌ناپذیری، مصونیت
    • - Having a plan doesn't guarantee infallibility.
    • - داشتن برنامه، لغزش‌ناپذیری را تضمین نمی‌کند.
    • - A surgeon must project confidence and infallibility.
    • - جراح باید اعتماد‌به‌نفس و لغزش‌ناپذیری را نشان دهد.
  • noun uncountable
    (کلیسای کاتولیک رم) معصومیت، عصمت
    • - She has questions about the infallibility of the pope.
    • - پرسش‌هایی درباره‌ی عصمت پاپ دارد.
    • - Papal infallibility
    • - عصمت پاپی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد infallibility

  1. noun reliability
    Synonyms: dependability, faithfulness, safety
  2. noun perfection
    Synonyms: supremacy, impeccability, faultlessness

ارجاع به لغت infallibility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infallibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/infallibility

لغات نزدیک infallibility

پیشنهاد بهبود معانی