آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Infallibility

شکل جمع:

infallibilities

معنی infallibility | جمله با infallibility

noun uncountable

(از خطا و اشتباه) خطاناپذیری، لغزش‌ناپذیری، مصونیت

Having a plan doesn't guarantee infallibility.

داشتن برنامه، لغزش‌ناپذیری را تضمین نمی‌کند.

A surgeon must project confidence and infallibility.

جراح باید اعتماد‌به‌نفس و لغزش‌ناپذیری را نشان دهد.

noun uncountable

(کلیسای کاتولیک رم) معصومیت، عصمت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She has questions about the infallibility of the pope.

پرسش‌هایی درباره‌ی عصمت پاپ دارد.

Papal infallibility

عصمت پاپی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد infallibility

  1. noun reliability
  1. noun perfection
    Synonyms:
    faultlessness impeccability supremacy

سوال‌های رایج infallibility

شکل جمع infallibility چی میشه؟

شکل جمع infallibility در زبان انگلیسی infallibilities است.

ارجاع به لغت infallibility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infallibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infallibility

لغات نزدیک infallibility

پیشنهاد بهبود معانی