فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Intelligentsia

ɪnˌteləˈdʒentsiə ɪnˌteləˈdʒentsiə

معنی و نمونه‌جمله

noun

اشخاص باهوش و خردمند، طبقه روشنفکر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

A cafe where local intelligentsia gathered.

کافه‌ای که روشنفکران محلی در آن گرد می‌آمدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intelligentsia

  1. noun an educated and intellectual elite
    Synonyms:
    clerisy
  1. noun
    Synonyms:
    intellectuals the learned literati eggheads

لغات هم‌خانواده intelligentsia

ارجاع به لغت intelligentsia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intelligentsia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intelligentsia

لغات نزدیک intelligentsia

پیشنهاد بهبود معانی