آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۱ شهریور ۱۴۰۴

    Intermitter

    معنی intermitter

    noun

    قطع‌کننده، متناوب‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج intermitter

    معنی intermitter به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی intermitter در زبان فارسی به «وقفه‌انداز» یا «قطع‌کننده» ترجمه می‌شود.

    این واژه از ریشه‌ی لاتین intermittere گرفته شده که به معنای «میان‌گذاشتن فاصله یا متوقف کردن موقت» است. در زبان انگلیسی، واژه‌ی intermitter بیشتر به‌صورت اسمی به کار می‌رود و برای اشاره به فرد، دستگاه یا پدیده‌ای استفاده می‌شود که عملکردی پیوسته را قطع می‌کند یا باعث توقف‌های دوره‌ای و غیرمستمر در جریان یک روند می‌شود.

    در حوزه‌ی علمی، به‌ویژه در پزشکی، واژه‌ی intermitter می‌تواند برای توصیف شرایطی به کار رود که در آن علائم بیماری به‌طور دوره‌ای ظاهر و سپس برای مدتی ناپدید می‌شوند. برای مثال، در برخی تب‌های متناوب یا بیماری‌های مزمن، بیمار دوره‌هایی از بهبود نسبی را تجربه می‌کند و سپس علائم مجدداً بازمی‌گردند. چنین وضعیتی، بازتاب مستقیم معنای اصلی intermitter است که همواره به حالتی ناپیوسته و مقطعی اشاره دارد.

    از دیدگاه فنی و مهندسی، intermitter می‌تواند به دستگاه‌ها یا سامانه‌هایی گفته شود که به‌طور عمدی یا غیرعمدی جریان یا عملکردی را متوقف می‌سازند. برای مثال، در برق و الکترونیک، نوعی کلید یا مکانیزم کنترلی که باعث قطع و وصل جریان در بازه‌های زمانی مشخص می‌شود، مصداقی از intermitter است. این کاربرد به‌ویژه در سیستم‌های اتوماسیون و زمان‌بندی اهمیت دارد، زیرا امکان کنترل دقیق چرخه‌های کاری را فراهم می‌کند.

    در زندگی روزمره نیز می‌توان نمودهای متعددی از intermitter مشاهده کرد. برای نمونه، بارش باران در برخی مناطق ممکن است حالت متناوب و گسسته داشته باشد؛ مدتی باران می‌بارد، سپس قطع می‌شود، و دوباره ادامه پیدا می‌کند. حتی در مکالمات انسانی، گاهی گفت‌وگوها با وقفه‌هایی همراه می‌شوند که فردی یا چیزی نقش intermitter را در جریان صحبت ایفا می‌کند. این حضور در جنبه‌های طبیعی و انسانی زندگی، نشان می‌دهد که مفهوم intermitter تنها به زمینه‌های علمی محدود نیست بلکه کاربردی گسترده‌تر دارد.

    از دیدگاه فلسفی یا ادبی، intermitter می‌تواند استعاره‌ای برای لحظات گسست در جریان زندگی یا تاریخ باشد. لحظاتی که در آن، روندی یکنواخت ناگهان دچار توقف یا تعلیق می‌شود و فرصتی برای بازنگری یا تغییر مسیر فراهم می‌آید. نویسندگان و شاعران گاهی این مفهوم را در قالب استعاره به کار می‌برند تا لحظات غیرمنتظره و فاصله‌های معنادار در زندگی انسان را توصیف کنند. intermitter نمادی از ناپیوستگی، تغییر و بازآفرینی است؛ عناصری که به بسیاری از حوزه‌های اندیشه و هنر معنا می‌بخشند.

    ارجاع به لغت intermitter

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «intermitter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intermitter

    لغات نزدیک intermitter

    • - intermittent fasting
    • - intermittent fever
    • - intermitter
    • - intermix
    • - intermixture
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.