سومشخص مفرد:
interpretsوجه وصفی حال:
interpretingتفسیرشده، (بهطور شفاهی) ترجمهشده، تشریحشده، تعبیرشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
reading through the interpreted results of the study
مطالعهی نتایج تفسیرشدهی این پژوهش
the interpreted speech
نطق ترجمهشده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «interpreted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interpreted