آخرین به‌روزرسانی:

Interrogative

ˌɪnt̬əˈrɑːɡət̬ɪv ˌɪntəˈrɒɡətɪv

شکل جمع:

interrogatives

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

دستور زبان زبان‌شناسی ادات پرسشی، ضمیر پرسشی (لغت یا جمله‌ای که هنگام پرسیدن سوال استفاده می‌شود)

link-banner

آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

مشاهده

The teacher explained the different types of interrogatives.

معلم انواع مختلف ادات پرسشی را توضیح داد.

In English, an interrogative typically starts with a wh-word.

در زبان انگلیسی، ضمیر پرسشی معمولاً با کلمه‌ی wh شروع می‌شود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

In linguistic studies, interrogatives help us understand sentence structure.

در مطالعات زبان‌شناسی، ضمایر پرسشی به ما در درک ساختار جمله کمک می‌کنند.

adjective

پرسشی، استفهامی، سؤالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The teacher explained the rules for forming interrogative sentences.

معلم قوانین ساخت جملات پرسشی را توضیح داد.

His tone was interrogative, suggesting he wanted more information.

لحن او سؤالی بود و این نشان می‌داد که او اطلاعات بیشتری می‌خواهد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The interviewer raised an interrogative eyebrow at his unusual response.

مصاحبه‌کننده به‌نشانه‌ی پرسش از پاسخ غیرمعمول او ابرویش را بالا برد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد interrogative

  1. noun a word or sentence used when asking a question
  1. adjective having the form or force of a question

ارجاع به لغت interrogative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interrogative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interrogative

لغات نزدیک interrogative

پیشنهاد بهبود معانی