Iron Hand

American: ˈaɪərnˈhænd British: ˈaɪənhænd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

(کنترل شدید) پنجه‌ی آهنین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد iron hand

  1. noun rigorous or stern control
    Synonyms: big stick, control, firm hand, grip, hard line, heavy hand, high hand, iron boot, iron fist, iron rule, jackboot, mailed fist, strong hand, tight grasp, tight hand, tight rein, tight ship

ارجاع به لغت iron hand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iron hand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iron hand

لغات نزدیک iron hand

پیشنهاد بهبود معانی