آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Jump On The Bandwagon

توضیحات:

همچنین می‌توان از Get on the bandwagon نیز استفاده کرد.

معنی jump on the bandwagon | جمله با jump on the bandwagon

idiom

همرنگ جماعت شدن، به اکثریت پیوستن، سوار موج شدن، تقلید و دنباله‌روی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Don’t just jump on the bandwagon; think critically about your beliefs and choices.

تنها به تقلید و دنباله‌روی از دیگران اکتفا نکن؛ در مورد باورها و انتخاب‌های خود نقادانه بیندیش.

Many people jump on the bandwagon, forgetting their original opinions.

بسیاری‌از مردم سوار موج می‌شوند و عقاید اصلی خود را فراموش می‌کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He finally decided to jump on the bandwagon after seeing his friends join in the group.

با مشاهده‌ی پیوستن دوستانش به گروه، سرانجام تصمیم گرفت که به اکثریت بپیوندد.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج jump on the bandwagon

معنی jump on the bandwagon به فارسی چی می‌شه؟

عبارت «jump on the bandwagon» در زبان فارسی به «همرنگ جماعت شدن» یا «از جریان عمومی تبعیت کردن» ترجمه می‌شود.

این عبارت برای توصیف وضعیتی به کار می‌رود که فرد یا گروهی تصمیم می‌گیرد به دلیل محبوبیت، موفقیت یا روند غالب، به یک فعالیت، ایده یا جریان بپیوندد، حتی اگر در ابتدا علاقه یا تعهد واقعی نداشته باشد. به عبارت دیگر، فرد به‌دنبال پیوستن به چیزی است که دیگران در حال انجام آن هستند تا احساس تعلق یا موفقیت کسب کند. برای مثال، جمله‌ی «Many companies jumped on the bandwagon of social media marketing» یعنی «بسیاری از شرکت‌ها به جمع محبوب بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی پیوستند» و نشان‌دهنده‌ی تبعیت از روند غالب است.

از منظر روانشناسی و اجتماعی، این عبارت اهمیت فشار گروهی، تمایل به هم‌پوشانی با دیگران و تمایل به پذیرش اجتماعی را نشان می‌دهد. انسان‌ها اغلب به دلایل اجتماعی یا روانی به جمعی می‌پیوندند که موفق یا محبوب به نظر می‌رسد، حتی اگر انتخاب آن‌ها صرفاً ناشی از علاقه یا اراده‌ی شخصی نباشد. این رفتار می‌تواند مثبت یا منفی باشد، زیرا گاهی فرصت‌ها و روندهای موفق را دنبال می‌کند و گاهی منجر به تصمیم‌گیری بدون تحلیل دقیق می‌شود.

کاربرد استعاری «jump on the bandwagon» نیز گسترده است و می‌تواند در سیاست، تجارت، ورزش، مد و فرهنگ عمومی دیده شود. به عنوان مثال، افراد یا شرکت‌هایی که ناگهان از یک روند یا جریان خاص تبعیت می‌کنند، ممکن است به‌عنوان کسانی که «jump on the bandwagon» کرده‌اند توصیف شوند. این کاربرد استعاری نشان می‌دهد که واژه نه تنها به عمل فیزیکی، بلکه به رفتار اجتماعی و روانشناختی انسان‌ها نیز اشاره دارد.

از لحاظ سبکی، «jump on the bandwagon» یک عبارت محاوره‌ای و در عین حال پرکاربرد است که در مکالمات روزمره، متون تحلیلی، رسانه‌ها و مقالات اجتماعی و اقتصادی دیده می‌شود. استفاده از این عبارت به متن حس پویا بودن، روند عمومی و پیروی اجتماعی می‌دهد و به خواننده یا شنونده کمک می‌کند تا رفتار جمعی یا تمایل به تبعیت را درک کند.

از دیدگاه فرهنگی و اجتماعی، «jump on the bandwagon» بازتاب‌دهنده‌ی نقش فشار اجتماعی، تقلید و تمایل به تعلق است. این عبارت یادآور می‌شود که بسیاری از تصمیم‌ها و رفتارها در زندگی انسان تحت تأثیر روندهای غالب و محبوب شکل می‌گیرند و شناخت این روندها و تحلیل دقیق آن‌ها برای اتخاذ تصمیم‌های مستقل و آگاهانه اهمیت دارد.

ارجاع به لغت jump on the bandwagon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jump on the bandwagon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jump-on-the-bandwagon

لغات نزدیک jump on the bandwagon

پیشنهاد بهبود معانی