فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Kali

ˈkɑːli ˈkɑːli

شکل جمع:

kalis

توضیحات:

در معنای دوم kali شکل قدیمی لغت saltwort است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

کالی، ایزدبانوی کالی (الهه‌ی مرگ، ویرانی، آفرینش و تحول در آیین هندوئیسم)

The festival of Kali Puja celebrates Kali's strength and divine power.

جشنواره‌ی کالی‌پوجا قدرت و نیروی الهی ایزدبانوی کالی را گرامی می‌دارد.

Kali is often depicted with a fierce expression, symbolizing the destruction of evil.

کالی معمولاً با چهره‌ای خشمگین به تصویر کشیده می‌شود که نماد نابودی شر است.

noun countable

قدیمی گیاه‌شناسی (kali) شورگیاه، شورعلف، گیاه شورپسند

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

In some historical texts, kali is referred to as a source of natural soda

در برخی متون تاریخی، از شورگیاه به‌عنوان منبعی طبیعی از قلیا یاد شده است.

Kalis thrive in salty soils and are found in coastal or arid regions

گیاهان شورپسند در خاک‌های شور رشد می‌کنند و در مناطق ساحلی یا خشک یافت می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Kali

  1. noun a Hindu goddess associated with death, destruction, creation, and transformation. She represents the cyclical nature of life, where endings make way for new beginnings
  1. noun bushy plant of Old World salt marshes and sea beaches having prickly leaves; burned to produce a crude soda ash
    Synonyms:
    Salsola kali saltwort glasswort Salsola soda barilla kelpwort

ارجاع به لغت Kali

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Kali» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kali

لغات نزدیک Kali

پیشنهاد بهبود معانی