شکل جمع:
kayakersورزش کایاکران، قایقران کایاک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She became a professional kayaker after years of practice.
او پساز سالها تمرین، کایاکرانی حرفهای شد.
The experienced kayaker paddled for hours without tiring.
کایاکران باتجربه، ساعتها بدون خستگی پارو زد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «kayaker» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kayaker