Kayaker

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    kayakers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
ورزش کایاک‌ران، قایق‌ران کایاک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- She became a professional kayaker after years of practice.
- او پس‌از سال‌ها تمرین، کایاک‌رانی حرفه‌ای شد.
- The experienced kayaker paddled for hours without tiring.
- کایاک‌ران باتجربه، ساعت‌ها بدون خستگی پارو زد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kayaker

  1. noun a person who uses a kayak, which is a small, narrow watercraft propelled by a double-bladed paddle

ارجاع به لغت kayaker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kayaker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kayaker

لغات نزدیک kayaker

پیشنهاد بهبود معانی