فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Kilogram

ˈkɪləɡræm ˈkɪləɡræm

شکل جمع:

kilograms

توضیحات:

مخفف این لغت kg است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2

کیلوگرم، هزار گرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The package weighed one kilogram.

وزن بسته یک کیلوگرم بود.

She purchased two kilograms of flour at the store.

او از فروشگاه دو کیلوگرم آرد خرید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kilogram

  1. noun one thousand grams (2.204623 pounds avoirdupois)
    Synonyms:
    kg kilo-

ارجاع به لغت kilogram

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kilogram» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kilogram

لغات نزدیک kilogram

پیشنهاد بهبود معانی