با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Landfall

ˈlændfɑːl ˈlændfɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    ورود به خشکی، دیدار خشکی، املاک و اراضی موروثی (غیرمنتظره)، ریزش زمین
    • - the exact time of landfall by Columbus
    • - زمان دقیق دیدن خشکی توسط (کریستف) کلمب
    • - to make (one's) landfall
    • - فرود آمدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت landfall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «landfall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/landfall

لغات نزدیک landfall

پیشنهاد بهبود معانی