فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Larynx

ˈlærɪŋks ˈlærɪŋks

شکل جمع:

larynxes

توضیحات:

همچنین می‌توان از voice box به‌ جای larynx استفاده کرد.

همچنین می‌توان از شکل جمع larynges به‌ جای larynxes استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کالبدشناسی حنجره، خشک‌نای، چاک‌نای، خرخره

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The larynx plays a crucial role in voice production.

حنجره نقش مهمی در تولید صدا دارد.

Damage to the larynx can affect a person's ability to speak.

آسیب به خشک‌نای می‌تواند بر توانایی فرد در صحبت کردن تأثیر بگذارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد larynx

  1. noun a cartilaginous structure at the top of the trachea; contains elastic vocal cords that are the source of the vocal tone in speech
    Synonyms:
    voice-box

ارجاع به لغت larynx

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «larynx» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/larynx

لغات نزدیک larynx

پیشنهاد بهبود معانی