شروع به توضیح دادن کردن، وارد توضیح شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He launched into an explanation of the theory.
او شروع به توضیح دادن نظریه کرد.
Without any prompting, she launched into an explanation of her actions.
بدون هیچ درنگی، او شروع به توضیح دادن اعمال خود کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «launch into an explanation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/launch-into-an-explanation