فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Line Manager

ˈlaɪn ˌmænədʒər ˈlaɪn ˌmænɪdʒə ˈlaɪn ˌmænɪdʒə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

مدیر خط (کارمندی که مستقیماً دیگر کارمندان و عملیات‌ها را مدیریت می‌کند و به مدیران رده‌بالاتر پاسخگو است)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The line manager was responsible for overseeing the performance of her team members.

مدیر خط مسئول نظارت بر عملکرد اعضای تیم خود بود.

The line manager provided feedback and guidance to his employees on a regular basis.

مدیر خط به‌طور منظم به کارمندان خود بازخورد می‌داد و آن‌ها را راهنمایی می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت line manager

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «line manager» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/line-manager

لغات نزدیک line manager

پیشنهاد بهبود معانی