امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Line Manager

ˈlaɪn ˌmænədʒər ˈlaɪn ˌmænɪdʒə ˈlaɪn ˌmænɪdʒə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
مدیر خط (کارمندی که مستقیماً دیگر کارمندان و عملیات‌ها را مدیریت می‌کند و به مدیران رده‌بالاتر پاسخگو است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The line manager was responsible for overseeing the performance of her team members.
- مدیر خط مسئول نظارت بر عملکرد اعضای تیم خود بود.
- The line manager provided feedback and guidance to his employees on a regular basis.
- مدیر خط به‌طور منظم به کارمندان خود بازخورد می‌داد و آن‌ها را راهنمایی می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت line manager

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «line manager» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/line-manager

لغات نزدیک line manager

پیشنهاد بهبود معانی