درختبری، قطع درختان، الوارسازی
The noise of the logging equipment echoed through the forest.
صدای تجهیزات قطع درختان در جنگل پیچید.
The logging company hired a team of skilled workers to fell the trees.
شرکت الوارسازی گروهی از کارگران ماهر را برای قطع کردن درختان استخدام کرد.
کامپیوتر رخدادنگاری (عمل نگهداری رخدادها)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The logging feature in the application allowed users to track their activity and view a history of actions taken.
ویژگی رخدادنگاری در این برنامه به کاربران این امکان را میدهد تا فعالیتهای خود را پیگیری کرده و تاریخچهی اقدامات انجامشده را مشاهده کنند.
The developer reviewed the logging files to identify the cause of the error that occurred during the software update.
توسعهدهنده فایلهای رخدادنگاری را بررسی کرد تا علت خطای رخداده در حین بهروزرسانی نرمافزار را شناسایی کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «logging» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/logging