با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Loin

lɔɪn lɔɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    کمر، صلب ( solb )، گرده
    • - a loin of pork
    • - گوشت گرده‌ی خوک
    • - loin-chop
    • - کتلت فیله
    • - His loins were rich in sons.
    • - او پسرهای زیادی پس انداخت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد loin

  1. noun Either side of the backbone between the hipbone and the ribs in humans as well as quadrupeds
    Synonyms: lumbus

Idioms

ارجاع به لغت loin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/loin

لغات نزدیک loin

پیشنهاد بهبود معانی