کمر، صلب ( solb )، گرده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a loin of pork
گوشت گردهی خوک
loin-chop
کتلت فیله
His loins were rich in sons.
او پسرهای زیادی پس انداخت.
(برای انجام کار دشوار یا پرتقلا) آماده شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «loin» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loin