امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lsd

    ˌel es ˈdiː ˌel es ˈdiː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    ال اس دی (ترکیب بلورین به فرمول C15H15N2CON(C2H5)2 که در روانپزشکی کاربرد دارد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun abbreviation
    (پول انگلیس) پوند- شیلینگ - پنس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lsd

    1. noun lysergic acid diethylamide
      Synonyms:
      acid drug hallucinogen tabs blotter acid sunshine purple haze microdots dots cubes electric Kool-aid yellow sunshine blue heaven California sunshine Lucy in the sky with diamonds strawberry fields mellow yellows instant Zen Owsley Owsley’s acid

    ارجاع به لغت lsd

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lsd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lsd

    لغات نزدیک lsd

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی