شکل نوشتاری دیگر این لغت: put a dent
کاستن، کاهش دادن، کاهش یافتن، کم کردن، تضعیف کردن، تضعیف شدن (اغلب با حرف اضافهی in میآید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Despite their best efforts, the team was unable to make a dent in the company's debt.
علیرغم تمام تلاشهایشان، سازمان نتوانست بدهی شرکت را کاهش دهد.
We need to come up with a plan to put a dent in the high unemployment rate.
باید برنامهای برای کاهش نرخ بالای بیکاری داشته باشیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «make a dent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-a-dent-in-something