فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Manufacturability

ˌmæn.jəˌfæk.tʃər.əˈbɪl.ɪ.ti ˌmæn.jʊˌfæk.tʃə.rəˈbɪl.ɪ.ti

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

تولیدپذیری، ساخت‌پذیری، داشتن قابلیت تولید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

High manufacturability ensures efficient assembly and fewer errors.

داشتن قابلیت تولید بالا مونتاژ کارآمد و خطاهای کمتر را تضمین می‌کند.

The design team prioritized manufacturability to reduce production costs.

تیم طراحی برای کاهش هزینه‌های تولید، ساخت‌پذیری را در اولویت قرار داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت manufacturability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manufacturability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manufacturability

لغات نزدیک manufacturability

پیشنهاد بهبود معانی