فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Mashed Potatoes

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: mashed potato

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
غذا و آشپزی پوره‌ی سیب‌زمینی (غذایی نرم و کوبیده‌شده از سیب‌زمینی پخته که معمولاً با کره، شیر، نمک و فلفل ترکیب می‌شود) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- They served grilled chicken with mashed potatoes for dinner.
- برای شام، مرغ کبابی را با پوره‌ی سیب‌زمینی سرو کردند.
- Could you pass me the bowl of mashed potatoes?
- امکانش هست کاسه‌ی پوره‌ی سیب‌زمینی را به من بدهید؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mashed potatoes

  1. noun a dish made from boiled or steamed potatoes that are mashed or crushed until smooth and creamy

ارجاع به لغت mashed potatoes

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mashed potatoes» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mashed-potatos

لغات نزدیک mashed potatoes

پیشنهاد بهبود معانی